محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما
بهترین قالیشویی تهران - فرش آران و بیدگل
44386115 - سایت تخصصی قالیشویی: 44386106
منو

کاشان و آران و بيدگل از شهرهاي مرکزي ايران هستند که در جنوب کوير نمک و درياچه قم و حدود 250 کيلومتري تهران قرار دارند. اين دو شهر به علت ارتفاع اندک از سطح دريا داراي تابستانهايي خشک و فصولي کم باران است. بخل آسمان و بضاعت اندک زمين، موجب خشکي و کم بهرگي اين خطه بوده است. بنحوي که شرايط اقليمي بر تمام شئون زندگي سايه افکنده ومعماري و بافت شهري نيز از آن بر کنار نمانده است. بادگيرها، اندروني ها و آب انبارها و حياطهايي بسيار پايين تر از سطح زمين و دالانهاي سر پوشيده تنها بيانگر ستيز بي امان مردم قناعت پيشه اين خطه با شرايط کويري و بادهاي گرم موسمي است.
آران و بيدگل:
اهالي آران و بيدگل در شمال کاشان تا قبل از جنگ جهاني اول، قاليبافي را به عنوان حرفه اصلي دنبال مي کردند، ليکن در جوار آن به "شعر بافي" نيز اشتغال داشتند. بعد از جنگ دوم جهاني و تأسيس کارخانجات ريسندگي و بافندگي و رکود پارچه بافي، توجه اهالي به قالي بافي بيشتر جلب شد. آران و بيدگل به واسطه داشتن بسياري از عوامل بافت قالي (نقشه کش، پشم فروش، رنگرز و چله دوان) تعداد بسياري از کارگاههاي متعلق به تکبافان را در خود جاي داده است.
بخشي از خامه مصرفي در آران وبيدگل، به وسيله اهالي و با وسايل دستي توليد مي شود و به واسطه کاربرد مخلوطي از خامه ها جنس آنها مرغوب نيست. از آنجا که بالنسبه درشت باف نيز هست ظرافت قاليهاي اين بخش معمولاً بين 20 تا 30 رج در گره در نوسان است. قاليهاي بارجشمار بيشتر 35-40 متعلق به شرکت فرش است.
قاليهاي آران با بافتي فشرده مشخص هستند . نقشه قديمي آران در طرح لچک ترنج با متن قرمز آجري بوده که در آنها ترنج و حواشي به رنگ آبي سير خودنمايي ميکرد ليکن نقشه متداول و رايج آران و بيدگل نقشه هاي شهري کاشان است. نقشه معروف به شمس يا درباري در اين منطقه بيشتر رواج دارد. قراء نوش آباد و نصر آباد در مجاورت آران به تندبافي و خوب بافي مشهورند و از نظر بافندگي منطقه خوبي به شمار مي آيند.
نقشه اي که در نوش آباد عموميت يافته، ترنج و محراب ناميده مي شود، که آن را اقتباس از آثار معروف به نصرالله خان، همدوره ميرزا عباس صانعي مي دانند و بعضي را عقيده بر اين است که اين نقش اززمان صفويه رايج شده و تقليدي از تذهيب پشت جلد کتابهاست. نقشه افشان نيز که کپيه اش از اصفهان و کاشان خريداري مي شود، در محل متداول است و اهميت زيادي را دارا نيست.
کاشان:
برخي آثار مکشوفه از تپه باستاني غرب کاشان يعني سيلک بيانگر اين نکته اند که مقارن حکومت حمورابي در بين النهرين اين منطقه مقر قبايل کاسويا کاشو بوده که بعداً به کاسيان و کاشيان و بالاخره به کاشان مبدل شده است.
روايتي نيز هست که بناي اين شهر به دستور زبيده همسر هارون الرشيد بوده، ليکن چگونگي انتخاب اين خطه کويري براي سکونت، همچنان در پرده ابهام مانده است. تنها شايد بتوان بدين باور متکي بود که کاشان امروز در زمانهاي قديم صورتي اين چنين نداشته و خطه اي جانبخش و فرح انگيز بوده است. با دقت در متون تاريخي و سفرنامه هاي جهانگردان نشانه هاي بسياري از سوابق تاريخي کاشان به عنوان توليد کننده پارچه هاي گرانبها بدست مي آيد.
امروزه بافندگان کاشان را مي بايد وارث بافندگان پارچه ها و منسوجات گلابتون و انواع مخمل يا اطلسد د وزي و تافته هايي دانست که سالها با نام پارچه هاي هرمزي، نام ايران را در دورترين نقاط دنيا بر سر زبانها جاري مي ساختند. بديهي است، حتي پيش از آنکه مارکوپولو در مسافرتش به ايران در قرن هفتم هجري توجهش بدين منسوجات جلب شود، بافندگان کاشاني به اين حرفه اشتغال مي ورزيده اند. شواليه شاردن در ذکر مسافرتش درباره کاشان چنين مي گويد: در هيچ نقطه اي از ايران بيش از اين شهر و اطراف آن، اطلس و مخمل، تافته و حرير موجدار وزري ساده و گلدار و يا ابريشم مخلوط به زر و سيم بافته نمي شود.
آنتوان شرلي نيز به همين نکته معترف است. کارترايت از مبلغين مسيحي نيز که به سال 1600 ميلادي به کاشان آمده، ضمن ستايش قاليها و قاليچه ها و کاشيها و ظروف چيني ، کاشان را مرکز معاملات اين گونه اجناس مي داند
مقارن با اوج گيري رنسانس در اروپا، در کاشان عصر صفوي قاليهاي توليد مي گرديد که بخاطر زيبايي افسانه اي شان امروزه موجب شکوه و افتخار موزه ها و کلکسيونهاي بزرگ شخصي مي باشند. نوشته هاي قرن هفدهم و هيجدهم ميلادي تصريح مي کنند که کاشان مرکز بافت قالي درباري بوده و توسط شاه عباس کبير (1628-1587 م) بنياد گذاشته شده است و قاليهاي ابريشمين نقره باف و زرباف که به نام قالي شاه عباس معروف است، به اين محل نسبت داده مي شود.
قديمي ترين فرشهاي متعلق به کاشان بر مي گردد به فرشهايي که در قرن 11 هجري بافته شده. اين فرشها عموماً داراي طرحهاي گرفت و گير و شکارگاه هستند و محل بافت آنها عموماً موردترديد قرار گرفته است اينکه آيا اين فرشها متعلق به اصفهان، تبريز يا کاشان مي باشد. نمونه مهم آن گروه متعلق به موزه فرش ايران است. که همتاي آن در موزه متروپولتين آمريکا است، که حاشيه آن با نمونه موجود در موزه فرش ايران فرق مي کند. بعد از اين گروه از فرشها بايد از فرشهاي پولونز يا لهستاني نام برد که تعدادي از آنها نيز در کاشان بافته شده اند. که اين فرشها عموماً داراي رنگ بندي سفارشي است. از اواخر قرون 17 و 18 تا اواسط قرن 19 خبري از فرشهاي کاشان نيست.
120 سال پيش در کاشان مردي به نام حاج ملا حسن که با بانويي از اهالي اراک ازدواج کرده وارد کننده مرينوس منچستر بوده است، با رکود صنعت، پشماي باقي مانده را توسط همسرش تبديل به فرش نمود.
دومين گروه از قاليچه ها در خانه بروجردي و سومي در خانه طباطبايي که هر دو از تجار کاشان بودند بافته شدند.
کاشان با توليدات قالي، که امروزه مايه افتخار موزه ها و مجموعه هاي خصوصي است، نقش بسزايي در تجديد حيات هنري ايران داشته است. درباره هنر فرشبافي در اين شهر کافي است يادآور شويم که استاد کار قالي معروف شيخ صفي، استاد مقصود کاشاني بوده است.
بافت قالي معروف به شيخ صفي در تبريز، با توجه به عدم وجود امنيت در اين شهر که بارها توسط عثمانيان مورد تاخت و تاز قرار مي گرفت، تا آنجا که شش سال بعد از پايان يافتن بافت فرش (946 هجري/1539 ميلادي) تبريز به تصرف ترکها درآمد، مورد ترديد است. زيرا اگر اين قالي در تبريز و هنگام تصرف اين شهر بافته شده بود، گره ترکي در آن بکار مي رفت، در حاليکه با گره فارسي بافته شده و اگر اين نيز صورت نپذيرفته بود مي بايست اين قالي نفيس امروزه به جاي آنکه در موزه ويکتوريا و آلبرت باشد، جزو غنايم عثمانيان در موزه استانبول مي بود. البته اين امر نيز امکان دارد که استاد مقصود کاشاني با صدها قاليباف براي احداث کارگاه قاليبافي سلطنتي به تبريز آمده و پس از اشتغال در تبريز و انتقال پايتخت، از تبريز به آنجا رفته باشد، ليکن درلا به لاي صفحات تاريخ شواهدي در اين مورد در دست نيست. حال اگر اين فرشها در تبريز و قزوين تهيه نشده باشند، قالي اردبيل و قاليهاي مشابه در کجا بافته شده اند؟ روي ديگر سکه را نيز نبايد فراموش کرد که آيا لقب کاشاني به مناسبت تولد استاد مقصود در کاشان بوده است و يا اينکه تنها لقبي است که از نياکان گذشته اش به يادگار مانده است.
کاشان نيز از دايره حوادث و بلايا و تهاجم اقوام و مهاجمان مغول و افغان هيچ گاه به دور نبوده است و صنعت فرشبافي در آن پيوسته دستخوش حوادث بوده است.متأسفانه بعد از اين دوره قاليبافي مانند ساير مناطق از رونق افتاد. احياء مجدد قالي بافي در کاشان تا حدود زيادي مرهون فعاليتهاي حاج حسن – حاج محمد جعفر اصفهانيان و استاد حسين کاشي و از طرفي به علت بکار افتادن واحدهاي نساجي ماشيني مي باشد که تعدادي از بافندگان منسوجات اين شهر را وادار به روي آوردن به قاليبافي نمود.
صرف نظر از جريانات فوق، زيانهاي راهيابي ماشينهاي نساجي به روستاها و پديدار شدن پارچه هاي گوناگون ماشيني اروپايي و ورود بي رويه آنها، براي کاشان نيز کمتر از فتنه مغول نبوده است. در اين ميان تنها روستاهايي که از تجربياتي در کار قاليبافي بهره مند بودند به دلايل خاصي آمادگي پذيرش آن را به عنوان رکن اساسي معيشت داشته اند و نقش عمده اي در اين زمينه به عهده گرفته اند.
قاليبافي در کاشان به طور کلي شامل شهر کاشان و آران وبيدگل، نطنز و جوشقان قالي است که گستردگي و وسعت آن حتي تا بعضي از دهستانهاي گلپايگان، محلات، اردستان و اصفهان نيز امتداد مي يابد.
شهر کاشان به عنوان محور اصلي نقش بسيار مهمي را در ارتباط با ديگر نقاط به عهده دارد، و به واسطه عواملي چند، بسياري از توليدات مناطق ديگر را جذب بازار خود مي نمايد.
اين توليدات را مي توان در حالت کلي با توجه به نقشه و جزئيات فني بافندگي آن به دو دسته کاملاً مجزا تقسيم کرد، که اين تقسيم بندي عبارت است از توليدات کاشان، نطنز و توليدات جوشقان. زيرا در اين منطقه دو نوع قالي کاملاً متفاوت بافته مي شود: قالي کاشان با طرح و نقشه کاملاً متفاوت در کاشان و نطنز و دهات اطراف آنها و قالي جوشقاني با طرح و نقشه خاص محلي در سرتاسر جوشقان.
- ساختار
در کاشان و آران وبيدگل تار و پود از نخ پنبه اي است، و ابريشم فقط در قاليهاي بسيار ظريف به کار مي رود. براي پود زير که ضخيمتر از پود رو است(پود زير)، از دو نوع نخ کاشاني (اصطلاحاً شهري و اصفهاني) استفاده مي شود. نخ اصفهاني کلفت تر از نخ شهري است، به نحوي که پود 10 لاي اصفهاني معادل پود 12 لاي شهري است. نخ شهري از نخ نمره 5 است و پود زير متداول از 16 تا 24 لا دارد، 24 لايي را بيشتر در قاليهاي 15تا20 رجي جوشقاني مصرف مي کنند اما گاهي اوقات در قاليهاي کاشاني هم پود 24 لايي به کار مي رود.
قالي کاشان و آران وبيدگل با يک نظر سريع هم از طريق بافت بسيار ظريف (گره با پرز کوتاه و ظريف) که جزئيات تمام نقشها را ظاهر مي سازد و هم از طريق پشم بسيار عالي مرينوس آن که به سطح قالي يک حالت مخملي مي دهد، قابل تشخيص است. بدون ترديد استفاده از پشم استراليايي توسط کسي انجام شده که اساس توليد فرش نوين کاشان را گذاشته و وارد کننده همين پشم و بنيان گذار بافندگي شهر بوده است.
علاوه بر آن بقيه پشمها از توليدات گله داري هاي خراسان، آذربايجان، کرمانشاهان و تهران تهيه مي شوند. سابقاً در کاشان قاليها و قاليچه هاي ابريشمي بسيار ظريف و همچنين فرشهاي کرکي مرغوبي بافته مي شد. ولي امروزه شهر قم در زمينه اين فرشها بر اين شهر پيشي گرفته است.
در قالي هايي که تا جنگ جهاني اول بافته شده اند، ارتفاع پرز عموماً کوتاه بوده است. برعکس، در بافته هاي جديد، پرز متوسط يا بلند را ترجيح مي دهند. ظاهراً براي شستشوي شيميايي،که رنگ ها را تخفيف داده و ملايم تر مي کند، تناسب بيشتري دارد. در قالي هاي پشمي کاشان، بلندي پرز قالي متوسط است. در حاليکه در قالي هاي آران و بيدگل اين پرز در بافته هاي متداول تر که داراي رنگ هاي ابتدايي تري نيز هستند، بسيار بلندتر است. در قالي آران و بيدگل ، مثل قاليهايي که در نصيرآباد، بافته مي شوند، گره هاي فارسي باف آن درشت تر هستند و در هر دسي متر مربع فقط 500 تا 1600 گره وجود دارد. در حاليکه در قالي بسيار قديمي کاشان در هر دسي متر مربع 2500 تا 4800 گره داريم (حتي در بعضي قالي هاي ابريشمين، اين تعداد به 8000 گره نيز مي رسد). بعلاوه، گره جفتي، بيش از پيش در قالي هاي کاشان رواج پيدا مي کند.
قالي هاي کاشان و قالي هاي آران و بيدگل ، به استثناي قالي هايي که کلاً از ابريشم بافته شده اند، داراي يک بافت متراکم و ضخيم هستند در پشت قالي، پود ديگري را مشاهده مي کنيم که نازک تر و جنس آن نيز پنبه اي است و رنگ آن آبي مي باشد. بنابراين اين قالي ها قطعاً پس از هر رج گره، داراي دو رشته پود مي باشند که اولين رشته پود به صورت کشيده است و دومين رشته حالت شل و آزاد دارد.
قسمت گليم بافت و بدون گره قالي را معمولاً فقط در يکطرف آن، در بالا يا در پائين مشاهده مي کنيم. اين قسمت گليم بافت ازطريق عبور دو رشته نخ پشمي يکي به رنگ قرمز و ديگري به رنگ سبز به وجود آمده است، در حاليکه انتهاي ديگر قالي داراي ريشه مي باشد.
ويژگيهاي فرش امروز کاشان بطور كلي عبارتند از:
داشتن زمينه لاکي با حاشيه سرمه اي. در بعضي از فرشها زمينه فرش که عموماً به رنگ بژ مي باشد در حاشيه هم استفاده شده است.
داشتن رجشمار پايين (30 تا 45 رج).
داشتن ترنج لوزي شکل متمايل به بيضي.
داشتن اسليمي هاي سفيد رنگ در دور لچک و ترنج و حاشيه ها.
فرش کاشان ازلحاظ طراحي تحت تأثير طرح گردان و لچک ترنج اصفهان مي باشد ولي ظرافت و دقت اصفهان را ندارد و رنگ بندي پايين تري دارد (حداکثر 10 رنگ)
- طرحهاي رايج
نقوش رايج قالي هاي کاشان عموماً ترکيبي از نقش هاي تزئيني بوده است، که از ترنج مرکزي چند قسمتي و لچک هاي مربوط به آن تشکيل مي شده است همانطورکه در قاليهاي ايراني مرسوم است، ترنج مرکزي از تعداد زيادي ترنج متحد المرکز تشکيل يافته و ترنج مياني داراي حالت خاصي به شکل يک چليپاي ستاره اي يا شاخه شاخه است. در مقابل، حاشيه اصلي قاليها داراي نقوش درشتي است که به صورت دو برگ در دو طرف شاخه و با چهار نوع کوچکتر از همين نوع نقش حفاظت مي شده اند. در روي زمينه و لچک هاي قالي، بازي ظريفي از ساقه هاي باريک و رشته هاي نرمي دويده و زمينه اي با نقشهاي برگ خرما، گلهاي ختمي، گلهاي نيلوفر آبي، گلهاي سرخ کوچک، برگهاي نوک تيز و غيره پوشيده بوده و همه آنها به شيوه اي طراحي شده بودند که اندکي حالت هندسي شده داشته اند. اين ويژگي آخر، پس از جنگ اول جهاني کلاً در اين قاليها از بين رفته است. بنابراين طرح جديدي را که در روي اين قاليها ظاهر شده و مرکب از مجموعه گياه سبز و خرمي است، در دور ترنج مرکزي مي بينيم. در اين دوره مثل توليدات معاصر، ترنج تمايل به کوچک شدن دارد و مبدل به شکل بيضي مي شود. در قاب اصلي حاشيه و در روي يک زمينه آبي دريايي، نقشي را مي بينيم که از گلهاي درشت و برگهاي نخل زينتي تشکيل شده است و در لابلاي آنها به تناوب گلهاي کوچک قرار گرفته اند. اين طرح از نقشهاي قديمي هراتي که آنرا مستوفي مي نامند الهام گرفته شده است. معمولاً در اين قاليها چهار يا شش عدد قاب حاشيه اي به اضافه يک لبه باريک، يعني حاشيه اي که در کناره قالي قرارگرفته و فقط داراي يک رنگ آبي يا قرمز است وجود دارد.
قاليهاي کاشان عموماً و بخصوص در ابعاد سجاده اي آن، گرايش به ترکيب نقش تزئيني که در بالا توضيح داده شده دارند. در قاليهايي با ابعاد متوسط و بزرگ، معمولاً زمينه عاري از ترنج وجود دارد و جاي آن را به اسليمي هاي گل داري داده اند که در تمام سطح زمينه گسترده هستند. نقش مشابهي نيز در قاليهاي نادري که داراي زمينه سفيد عاجي هستند ديده مي شود. از طرف ديگر، در نوع سجاده ها، پاره اي از قاليها از نوع قاليهاي نمازي، با نقش درخت زندگي کم نيست. اين درخت از گلداني بيرون آمده است که در پايه زمينه قرار دارد و خود درخت نيز تقريباً سر به قوس محراب مي سايد. در قاليهاي ابريشمين کاشان که محصول جديد هستند، معمولاً مجموعه تصاوير و حالت تصويرگري آن نسبت به سنت وفادار مانده است. براي همين است که خطر مواجهه با تصاوير نامناسب از کتابهاي يا کارت پستالهاي مصور و يا عکسهاي اسکناس گرفته شده اند، وجود ندارد. در اين قاليها اکثراً تصاوير پرندگان، چهار پايان، گياهان، درخت زندگي، سوارکاران صحنه هايي از شکار، شکل موجودات اسطوره اي و يا افسانه اي مثل اژدهاي پرنده، واق واق، درخت سخنگو که مي دانيم در انتهاي شاخه هاي آن سر يک حيوان وجود دارد ديده مي شوند.
در سوابق تاريخي فرشبافي کاشان ديديم که اين حرفه در کاشان، ريشه در زمانهاي دور داشته و علي رغم بحرانهاي اقتصادي توانسته است، همچنان به بقاي خويش ادامه دهد. در اين روند درخواست بازارهاي جهاني گاه اعمال کننده سليقه خويش براي ارائه توليدات با نقوش و ساختاري مخصوص بوده است در اين راستا قاليهاي اواخر قرن نوزدهم کاشان بواسطه بافت بسيار ظريف و پشم بسيار لطيف، به راحتي در اولين نظر قابل تشخيصند.
نقوش تزئيني مثل آنچه که مرسوم قاليهاي ايراني است مشتمل بر مداليوني بزرگ در مرکز و لچکهايي در اطراف بوده است نقش مرکزي خود از چندين مداليون متحدالمرکز تشکيل مي شد. اين نقش که بصورت نقشي ستاره اي (شبيه دانه برف) بود بوسيله لچک هايي در اطراف احاطه مي شد و نقشهاي اسليمي و ختايي با تزئين زمينه و لچکها بدان حالتي پويا و زنده مي بخشيدند و اينها همه داراي ترکيبي دقيق بودند که بعد از جنگ ديگر رعايت نشد و اين حالت به نقوشي ساده و همگون در اطراف ترنج مرکزي تبديل شد، و ترنج مرکزي نيز رفته رفته مانند نقوش امروزي کوچکتر شده و با پيوستن به ديگر اجزا، قالبي بيضي شکل را پذيرفت.
از طرح لچک ترنج سنتي کاشان (ترنج ظريف و کشيده به رنگ آبي سرمه اي که عيناً اين رنگ در لچکها و حاشيه نيز تکرار شده) در يک زمينه لاکي رنگ و يا برعکس ترنج لاکي در متن سرمه اي در برخي از مراکز قاليبافي ايران مانند کاشمر، يزد، اردستان و همچنين کشور مصر تقليد مي شود.
صرف نظر از طرحهاي لچک ترنج و نقوش شاه عباسي و اصفهاني، طرح قاليهاي ساروق مشتمل بر طرح گل و بوته با زمينه اي به رنگ سرخ، براي مدتها نقش قاليهاي قديمي کاشان را شامل مي گرديد.
- رنگ بندي
رنگ نقوش در قاليهايي که داراي زمينه سفيد عاجي هستند، عموماً خاکستري، قهوه اي، توتوني، عاجي و سياه است. و در قاليهاي داراي نقوش هراتي موسوم به مستوفي که قبلاً به آنها اشاره شد رنگها داراي آن لطافت و ظرافت لازم نيستند و اين امر بخصوص در قاليهاي جديد مشاهده مي شود. معمولاً در اين قاليها دو رنگ مسلط وجود دارد که آبي و قرمز هستند (مايه هاي مختلفي از قرمز آجري) و موجب بوجود آمدن يکنواختي نسبتاً تيره اي در رنگ قالي مي شوند.
علاوه بر موارد فوق در بازار، فرشي بنام کاشان پنج رنگ نيز عرضه مي شود و همانطور که از معني آن بر مي آيد در رنگرزي الياف آن فقط پنج رنگ بکار رفته است. برخي از رنگهاي فوق در گويش محلي واژه مخصوصي دارند. قسمتي از آنها به شرح زير است: شکري (به رنگ کرم)، مله اي، ( رنگي است بين زرد و نارنجي و از مخلوط کردن نصف استکان رنگ زرد و چهار قطره سرمه اي به دست مي آيد. اين رنگ به سکه اي نيز شهرت دارد)، دوغي ( صورتي پررنگ) و چهره اي که همان صورتي کمرنگ است.
- ابعاد
هر چند که در برخي مناطق کاشان صرفاً قاليچه بافته مي شود با اينحال همچنانکه پيشتر نيز اشاره شد. در نقاط ديگري که با عنوان نقاط مختلط باف از آنها نام برديم کليه قطعها توليد مي شود. آقاي نصيري متذکر مي شود:
قالي کاشان به استثناي قالي هاي کناره اي، تقريباً به اندازه سجاده و بزرگتر هستند اين در حاليست که در دهات شرقي کاشان قاليچه هاي به قطع کمتر از يک متر مربع نيز بافتهمي شود.
- توزيع جغرافيايي
قراء و قصبات کاشان و نطنز، گرچه در فن بافندگي و نقشه تابع و دنباله روي کاشانند، ليکن با توجه به قطع نقشه و ظرافت، منطقه را مي توان به دو گروه عمده تقسيم کرد:
نقاط قاليچه باف، به نقاطي مي گويند که در آنها تا ميزان 90 درصد قاليچه بافته مي شود.
نقاط مختلط باف، به نقاطي اطلاق مي شود که کليه قطعها بخصوص ابعاد بزرگ، يعني 3×2و بيشتر در آنها توليد مي شود.
نقاط قاليچه باف:
نقاط "قاليچه باف" از دو حوزه تشکيل مي يابند:
الف- حوزه اول، که شامل روستاهاي کنار کوير در حاشيه کاشان است، که قسمتي از آن تا حسين آباد، از نظر اداري، جزء کاشان است، و قسمت ديگر يعني باد و خالد آباد و اطراف آن، جزء شهرستان نطنز به شمار مي روند. مهمترين مراکز قاليبافي اين نواحي عبارتند از: قراءباد و ابوزيد آباد. ظرافت قاليچه هاي اين دهات بين 30 تا 40 رج در گره است و نقشه ها از ترنج، محراب، افشان، اسليمي، دورنما، صورت و واگيره تشکيل شده است. در باد و خالد آباد و چند ده مجاور، از نقشه هاي کاشان نيز استفاده مي شود. وجود دستگاه هاي جوشقاني نيز، به واسطه ازدواج و سکونت زنان جوشقاني در اين ناحيه است که همراه شوهرانشان براي سکونت به "باد" آمده اند.
ب- حوزه دوم از منطقه قاليچه باف، کلاً در شهرستان نطنز واقع شده که مهمترين مرکز قاليبافي آن همان شهر نطنز است. نيمي از نقشه معمول در نطنز ترنج و محراب، و نيم ديگر به نقشه افشان و جوشقان و حاج خانمي اختصاص دارد که در کاشان معمول نيست. قمصر و گلستانه و گبرآباد نيز، گر چه جزء منطقه کوهپايه و به اصطلاح مختلط بافند، اما برخلاف مناطق ديگر به طور استثناء به بافت قاليچه اختصاص دارند. ناگفته نماند قسمتي از شهرستان نطنز نيز جزء حوزه بافندگي مختلط است که بعد توضيح داده خواهد شد.
نقاط مختلط باف:
روستاهاي سراسر کاشان و بخشي از شهرستان نطنز، شامل نقاط "مختلط بافي" است، که همه نوع قطع و بخصوص قاليهاي بزرگ از 3×2ذرع تا 4×5/3 ذرع و بيشتر از اين توليدي شوند.
قسمتي از شهرستان نطنز که جزء "بافندگي مختلط" است مرکب است از دهات شمال غربي نطنز که از "هنجن" شروع شده از يکسو به "بيدهند" و "فريزهند" و از سوي ديگر به "ابيانه" مي رسد.
علاوه بر روستاهاي اطراف کاشان و شهرستان نطنز در دو منطقه جغرافيايي ديگر که از لحاظ اداري به کاشان وابسته اند مي توان نمونه هاي قالي کاشاني را سراغ گرفت اين مناطق قاليبافي عبارتند از: آران و بيدگل و منطقه کوهپايه و ابيانه.
منطقه کوهپايه:
کوهپايه منطقه وسيعي است که حومه و دهات کاشان را در بر مي گيرد. شمال غربي آن را دهات قه، رهق، ازناوه، و حدجنوبي آن را قهرودوبرزک، وحد شرقي و شمال شرقي آن رارم دشت، وجزه، فين و راوند، و حد غربي آن را دهات مزوش و قالهر تشکيل ميدهد. قاليهاي توليدي در اين منطقه به اندازه هاي 3×2 و بيشتر است. قاليهاي راوند و طاهر آباد در منطقه کوهپايه، با بافت نقشه کاشان و نقشه معروف به برگ موي به بافت خوب مشهورند. همان طور که قبلاً اشاره شد قمصر، گلستانه و گبر آباد گرچه درمنطقه کوهپايه اند (منطقه مختلط باف)، اما اکثريت قريب به اتفاق آنها قاليچه بافند. در فين و منطقه وسيع کوهپايه انواع نقشه ها، مثل شاه عباسي و غيره بافته مي شود. ظرافت قاليهاي اين منطقه معمولاً بين 30 تا45 رج در گره است، و نقشه هاي مورد استفاده به طور کلي 3/1 ترنج و محراب و3/1 ديگر افشان و اسليمي وبقيه شامل نقشه هاي ديگرند. رنگ زمينه نقشه ها نيز،بنا به درخواست بازار در تغيير است.
ابيانه:
ابيانه در منتهي اليه شمال غربي نطنز مي باشد، گر چه در منطقه مختلط باف قرار دارد، اما از اين قاعده مستثني است. زيرا قاليهاي بافت اين منطقه داراي نقشه جوشقاني است. بافت قالي و نقشه جوشقاني گويا به همت مردي از اهالي کامو که حدود يک قرن پيش در ابيانه ساکن بوده است در آنجا رايج گرديده است. مصرف خامه در ابيانه بيشتر دستريس بوده، و اکثراً از پشم بومي تهيه مي شود. ظرافت قاليهاي ابيانه بين 20 تا 25 رج در گره است.
امروزه خشکسالي مکرر زمين آن چنان به قاليبافي کاشان وسعت بخشيده که تنها شايد يک هشتم کل دهات و قصبات آن در امر قاليبافي شرکت نداشته باشند، که آنها هم از جمله نقاط کم جمعيت و يا خالي از سکنه اند و اين امر، شمار بسياري از ساکنان منطقه را چه مستقيم و چه غير مستقيم باتوجه به مشاغل گوناگون وابسته نظير حلاجي، ريسندگي، چله کشي،
نقشه کشي در بر مي گيرد.
امروزه کارگاههاي قاليبافي درکاشان صرف نظر از آنکه بوسيله تک بافان و کارفرمايان اداره مي شود، خانه هاي مسکوني در شهرها و روستاها را هم در بر مي گيرد. معمولاً در هر خانه بيش از يک تا دو دار بيشتر نيست. ظرافت قاليها از 28 تا 80 رج در گره تغيير مي کند و قاليهاي بسيار ظريف از ابريشم بافته مي شوند. دختران و زنان کاشاني در بافت قاليها نقش بسزايي را ايفا مي کنند، ليکن شمار مرداني که به لحاظ بيکاري از اين طريق ارتزاق مي کنند نيز کم نيستند.
مرکز فروش بيشتر توليدات، بازار کاشان است. انجام معاملات معمولاً بر مبناي ذرع يا 104 سانتيمتر است و پرداخت دستمزد براساس ذرع 40 رجي و يا قواره (قاليچه) صورت مي گيرد.

انواع فرش در مناطق ایران:

فرش آران و بیدگل
فرش بختیاری
فرش عشایری
فرش جوشقان
فرش اصفهان
فرش کرمان
فرش کاشان
 

معرفی قالیشویی ها

بهترین قالیشویی تهران - فرش آران و بیدگل

جایگاه ویژه قالیشویی

بهترین قالیشویی
قالیشویی پیربابا

بهترین قالیشویی و مبلشویی در تهران

برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید


بهترین قالیشویی ها

خدمات ناخن، پدیکور، مانیکور، پارافین تراپی بانوان سعادت آباد

خدمات ویژه در سایت قالیشویی با حضور قالیشویی ها

قالیشویی ، مبل شویی ، موکت شویی ، خشک شویی

طراحی قالب توسط مهدی نت و قدرت گرفته ازبیزنا